
چگونه به سرعت در صفحه اول گوگل کسب رتبه کنیم؟
کسب رتبه در صفحه اول گوگل
امروز قرار است یکی از استراتژی های مورد علاقه خودم در زمینه مشاوره سئو یا همان بهینه سازی موتور جستجو را به شکل عملی نشانتان بدهم.
اسم این تکنیک مفید گستوگرافیک (Guestographics) یا به عبارت دیگر لینک سازی از طریق تولید اطلاعات تصویری (Infographic) است.
به طور خاص به شما نشان خواهم داد که چطور شخص آقای پرین (Perrin) از این تکنیک استفاده کرد و توانست برای مجموعه ای از کلیدواژه های هدفش در اولین صفحه گوگل جا باز کند.
مستقیم می روم سر اصل مطلب
متد گستوگرافیک:
یکی از استراتژی های سئو کردن که نتایج خوبی در پی دارد، بخاطر موثر واقع شدن استفاده از متد گستوگرافیک که بسیار ساده است. استفاده از این روش باعث می شود کار شما برای به اشتراک گذاشتن محتوایتان ساده تر از قبل شود.
من مدتی قبل یک مطلب در این باره پست کردم که کل فرایند گستوگرافیک را به طور اجمالی توضیح می دهد: چگونه با استفاده از متد گستوگرافیک برای سایتمان بک لینک ایجاد کنیم؟
من در این پست کاملا توضیح داده ام که چطور استفاد از متد گستوگرافیک توانست ترافیک طبیعی اولیه بازدیدهای من را تا بیش از ۱۷۵ درصد افزایش دهد.
و گستوگرافیک یکی از دلایل مهمی است که باعث شده صفحه وبسایت به لحاظ محتوای سئو داخلی اش در اولین صفحه موتور جستجوی گوگل ظاهر شود.
آیا این هم شبیه چیزی است که شما در نظر دارید امتحان کنید؟ پس به خواندن ادامه مطلب دعوتتان می کنم….
چگونه پرین و دیوید از متد گستوگرافیک برای سرعت بخشیدن به افزایش رتبه خود و بالطبع ترافیک بازدیدهایشان استفاده کردند؟
من همین چند لحظه پیش نشانتان دادم که گستوگرافیک چطور برای من مفید واقع شد.
الان وقت آن است که نتایج مربوط به کار پرین و دیوید را آشکار کنیم.
در اولین مرحله پرین کارل را داریم. پرین اخیرا وبلاگی با نام هییرپاپ (HerePup) در مورد سگ ها راه اندازی کرده است.
چرا پرین این وبلاگ را درست کرده است؟ خوب چند ماه قبل بود که پرین یک توله سگ کوچولوی بامزه سیاه رنگ به نام چوی (Chewie) را از پناهگاه حیوانات گرفت.
او هم درست مثل سایر صاحبان حیوانات، به دنبال بهترین غذای سگ برای توله اش چوی بود اما هیچ محتوای به درد بخوری در این زمینه به دست نیاورد. در همین وقت بود که پرین متوجه شد فرصت بسیار درخشانی به او رو کرده است: هیچ وبلاگ درست و حسابی در زمینه معرفی سگ ها و غذاهایشان وجود نداشت پس چرا خود پرین آغاز کننده یکی از این وبلاگ ها نباشد؟
این ها حرف های خود پرین است که می گوید:
«من تعدادی از وبلاگ های کوچک تر را دیدم که به خاطر داشتن کلیدواژه هایی با قدرت رقابت پذیری کمتر رتبه پایینی داشتند. من فکر کردم که می توانم در همین کاری که آن ها می کنند ازشان جلو بزنم. همچنین متوجه شدم وبلاگ های رسمی مربوط به حیوانات خانگی ترافیک بازدید نفس گیری دارند. هرچند که قرار بود جلو زدن از این سایت های بزرگ تر و شناخته شده کاری دشوار باشد و همین به من نشان داد که قرار گرفتن در این مسیر پر پیچ و خم موفقیت بی سابقه ای برایم در پی خواهد آورد.
بعد از نوشتن یکی دوجین مطلب در اواخر شب بالاخره سایت پرین خود را نشان داد:
توجه: اسم اولیه وبلاگ پرین این بود: چوی می گوید! اما او اخیرا نام وبلاگش را به هییرپاپ تغییر داده است.)
این خبر خوبی است. اما خبر بد کدام است؟ فضای وبلاگ سگ ها تحت الشعاع یک مشت سایت رسمی و بزرگ قرار گرفته بود. این یعنی پرین قرار بود که با سایت هایی با مقیاس عظیم مثل PetMD.com و سایت سزار میلان (Cesar Millan) با عنوان پچ پچ کننده های سگ (The Dog Whisperer) رقابت کند.
شما حتی ممکن است بگویید این جهانی است که در آن سگ ها هم به یکدیگر رحم نمی کنند (ببخشید نتوانستم جلوی دهنم را بگیرم). پرین برای داشتن شانس مبارزه در برابر این سایت های رسمی و معروف ۲ گزینه پیش رویش داشت:
گزینه ۱: او می توانست سرش به کار خودش باشد و با یک زمانبندی از پیش تعیین شده اقدام به انتشار مطالبش کند و امیدوار باشد که بالاخره ترافیک بازدیدها به سمتش جلب شوند (یعنی رویکرد یا شانس یا اقبال).
گزینه ۲: او می توانست تعدادی محتوای خارق العاده ایجاد کرده و مرتبا آن ها را ارتقاء بدهد.
خوشبختانه پرین و وبلاگ جدیدش گزینه ۲ را انتخاب کردند. و او تصمیم گرفت کارهایش را با متد گستوگرافیک جلو ببرد.
کارش چگونه پیش رفت؟
متد گستوگرافیک تنها در عرض ۶ هفته باعث شد که میزان ترافیک اولیه موتور جستجوی پرین تا ۹۶۳ درصد افزایش نشان دهد:
و به لطف قرار گرفتن در میان مشتی از وبلاگ های معروف حیوانات خانگی… این همان ظاهر گست است.
و پست وبلاگ هافینگتون (Huffington)…
… او همچنین بیش از ۱۰۰۰ بازدیدکننده هدف ارجاع شده را با روش قیف سازی به سایتش جذب کرد:
چوی – ترافیک ارجاع شده
برای یک وبلاگ تازه کار چندان هم بد نیست.
توجه: راز او هزینه کردن ۱۰۰۰۰ دلار برای اینفوگرافی و ایجاد جذابیت های ظاهری نبود. همانطور که می توان در ۱ دقیقه دید نوع و نحوه طراحی تاثیر خیلی کمی روی موفقیت پرین داشته است. تا اینجا مطلب را داشته باشید چون الان نوبت من است که مرحله به مرحله شما را با این فرایند آشنا کنم.
مرحله ۱: یک اینفوگرافی واقعا خوب و تاثیر گذار تولید کرده و منتشر کنید
(منظور از اینفوگرافی تولید محتوای تصویری و بصری است)
نحوه کار بدین صورت است:
با وجود اینکه خیلی از متخصصین بازاریابی محتوا دوست دارند شما باور کنید که طراحی خیلی مهم است اما باید بگویم که طراحی نقش کاملا جزئی در موفقیت یک اینفوگرافیک خواهد داشت. در حقیقت اگر یک موضوع مناسب انتخاب کرده باشید مثل این است که ۹۰ درصد راه را طی کرده اید. و همین جا است که اینفوگرافیک تولید شده توسط پرین با عنوان « ۲۲ راهی که سگ ها باعث افزایش سلامت انسان می شوند» توجهات را به خود جلب می کند:
دقیقا، اینفوگرافیک او واقعا خوب به نظر می رسد. اما بدون وجود یک موضوع که برای دوستداران سگ ها حائز اهمیت باشد نمی شد کار را تا این اندازه خوب از آب درآورد.
حالا:
پرین حدس می زد که دارندگان سگ تمایل خواهند داشت تا بدانند که پاهای پشمالوی این آقایون (منظور سگ ها) سلامتیشان را بهبود می بخشد. پس او عبارت «سگ ها و سلامتی انسان» را جستجو کرد.
و او به این اسلاید تصویری از وبسایت WebMD برخورد کرد که درست در اولین صفحه گوگل رتبه بندی شده بود:
بله، دقیقا همان شکلی است که به نظر می رسد.
همانطور که پرین خاطرنشان می کند:
«این یک مقاله خوب نیست بلکه صرفا یک سری حقایق بامزه با توصیه های خنده دار به نظر می رسد. این مقاله از هیچ نوع طراحی یا تحقیقی صحبت نمی کند. من می دانستم که می توانم همین کار را بهتر انجام دهم و یکی از روش هایم برای بهبود بخشیدن به آن ساخت و تولید اینفوگرافیک بود».
هرچند صفحه اول سایت WebMD از لحاظ نوع طراحی زیاد جای کار دارد اما از بیش از ۳۰۰ دامنه ارجاعی بک لینک جذب نموده است:
به عبارت دیگر پرین دید که درخواست های قطعی برای محتوایی در مورد «راه های بهبود سلامت انسان از طریق حیوانات خانگی» وجود دارد. اما نه مثل هر اطلاعات دیگری بلکه این درخواست ها شامل محتوای تصویری می شده است.
پس پرین تصمیم گرفت حول محور این موضوع ویژه و اثبات شده یک اینفوگرافیک تولید کند. اول او یک روز را صرف جستجوی محتوا برای اینفوگرافیک نمود. بعد یک طراح را به صورت دورکاری استخدام کرد تا انجام یک به یک فهرست الویت های او را بر عهده بگیرد.
… و محتوای متنی را تبدیل به یک اینفوگرافیک حرفه ای کند.
خوب به نظر می رسد نه؟
همانطور که احتمالا می دانید منتشر کردن صرف یک مطلب باارزش برای تولید سریع بک لینک های باکیفیت و همینطور ترافیک هدف گذاری شده کافی نیست. اگر شما در مورد نتیجه گرفتن از محتوایتان جدی هستید پس باید به طرز استراتژیکی این محتوا را ارتقاء ببخشید که این موضوع شما را به مرحله ۲ هدایت می کند….
مرحله ۲: افرادی را پیدا کنید که به اینفوگرافیک تولید شده توسط شما علاقه مند باشند
به محض آماده شدن اینفوگرافیک شما وقت آن فرا می رسد تا فهرستی از افرادی را ردیف کنید که احتمالا علاقه مند به وارسی کار شما باشند.
آسان ترین راه برای انجام این کار چیست؟ دنبال کلیدواژه هایی باشید که به تشریح و توصیف موضوع اینفوگرافی شما بپردازند.
برای مثال:
بگذارید اینطور بگوییم که شما صرفا یک کار اینفوگرافیکی در مورد رژیم غذایی پالئو (رژیم غذایی سرخپوشان قدیمی) منتشر کنید. شما در گوگل کلیدواژه هایی مثل «رژیم غذایی پالئو»، «دستور تهیه رژیم پالئو»، «رژیم غذایی پالئو چیست؟» و کلمات و عباراتی از این قبیل را جستجو خواهید کرد. و گوگل به شما فهرستی از وبلاگ هایی را نشان خواهد داد که این موضوع را به نحوی پوشش داده باشند:
شما حتی می توانید از امکان (Google Suggest) یا همان کلیدواژه های پیشنهادی گوکل برای گرفتن ایده های بیشتر در مورد انتخاب کلیدواژه های مناسب بهره بگیرید:
در اینجا نشان داده شده که چگونه پرین توانست مشتریان بالقوه برای کار گستوگرافیکی خود پیدا کند:
همانطور که قبلا به اختصار توضیح دادم پرین با استفاده از کلیدواژه هایی مثل «حیوانات خانگی و سلامت» در گوگل جستجو انجام داد. اما کارش را در همین نقطه متوقف نکرد… او همچنین کلیدواژه هایی مثل «۵۰ وبلاگ برتر در مورد سگ ها» را جستجو نمود.
این بهترین کلیدواژه ها پرین را به فهرستی بلندبالا از وبلاگ های معروف در مورد سگ ها هدایت کردند:
به محض پیدا کردن یک وبلاگ باکیفیت در زمینه موضوعی خودتان باید این کارها را بعدش انجام دهید:
مرحله ۳: ببینید که آیا بازدیدکننده ها به اینفوگرافیک شما علاقه مند شده اند یا نه؟
اکثر بازدیدکنندگان وبلاگ نویسان را کاملا به اشتباه می اندازند. یعنی به جای اینکه میزان علاقه مندی افراد را با یک پیغام حسی و عاطفی بسنجند یک راست به سراغ گزینه فروش می روند.
شما خودتان احتمالا از این ایمیل های آزاردهنده دریافت کرده اید. تا حالا شده که به یکی از آن ها پاسخ داده باشید؟
من هم چنین فکری نکردم.
برای همین است که شما مایل هستید فرایند برتر گستوگرافیک را با یک ایمیل فوری شروع کنید…
یک ایمیل فوری با این مضمون ساده که آیا بازدیدکننده ها مایل به دیدن محتوای اینفوگرافیک شما هستند یا خیر. در اینجا یک متن آماده که قبلا تست شده وجود دارد و می توانید از آن استفاده کنید:
موضوع: (موضوع محتوای اینفوگرافیک شما)
سلام (ذکر نام)
من امروز صبح دنبال اطلاعاتی در رابطه با (ذکر موضوع) بودم و به مقاله شما برخورد کردم: (عنوان مقاله).
واقعا کار خوبی از آب درآمده است! مخصوصا نحوه بیان شما به نظرم جالب آمد (طرز تشریح موضوع در مقاله آن ها).
در واقع من یک محتوای اینفوگرافیک (تصویری) در مورد موضوع مقاله شما تولید کرده ام.
لطفا در صورت تمایلتان برای بررسی این محتوا من را مطلع کنید.
با احترام،
(نام شما)
و این دقیقا همان ایمیل سنجش گری است که پرین ارسال کرد:
می بینید که پیام پرین تا چه اندازه با سایر ایمیل های خبری تفاوت دارد؟
در ایمیل او از مخاطب صرفا پرسیده شده است که آیا مایل به دیدن محتوای اینفوگرافیک هست یا خیر که این روش آسانی برای شروع فروش می باشد.
به عبارت دیگر شما نمی خواهید در اولین ایمیلتان ارتباط یا لینکی به هیچ موضوع خاصی ایجاد کنید. چرا نه؟
وقتی شخصی در ایمیلی که از طرف فرد ناشناسی برایشان ارسال شده لینکی مشاهده می کند این فکر به ذهنشان می آید: «این شخص حتما چیزی می خواهد».
و در نتیجه دکمه حذف را فشار می دهند و ایمیل کلا پاک می شود. اما وقتی ایمیلی می فرستید که صرفا از مخاطب در مورد تمایلش برای دیدن محتوای شما سوال می کند معمولا چنین ایمیل هایی با روی گشاده پذیرفته می شوند.
در حقیقت پرین ۹۲ ایمیل فرستاد… و ۵ تبدیل برایش به همراه داشت (این میزان برابر با ۵/۴ درصد نرخ تبدیل است).
قاطعانه و خوب.
حالا:
وقتی پاسخی دریافت می کنید که می گوید «حتما، آن را برایم بفرستید، دوست دارم ببینمش..»
نوبت مرحله ۴ فرا می رسد.
مرحله ۴: اجازه دهید اشتراک گذاری اینفوگرافیکتان به سرعت باد انجام شود (که با عنوان رشوه هم شناخته می شود)
وقتی می خواهید سایت دیگری از طریق ایجاد لینک به شما مرتبط شود باید ۱ مساله را به خاطر داشته باشید:
هرچه موانع بیشتری را برطرف کنید، موفقیت بیشتری نصیبتان خواهد شد.
(این در مورد هر نوع بازاریابی صادق است.. نه فقط ارسال ایمیل های بازاریابی)
خوب حالا چه مساله ای هست که باعث می شود دیگران نخواهند اینفوگرافیک شما را به اشتراک بگذارند؟
حقیقت این است که آن ها مجبور هستند برای جا انداختن اینفوگرافیک شما یک مقدمه خیلی خوب برایش بنویسند. خوب زیبایی گستوگرافیک در این است که شما چنین مانعی را از سر راه بردارید.
چگونه؟
با نوشتن چنین مقدمه ای برای آن ها.
این قالب آماده ای است که من ازش استفاده کردم:
خوب از اینجا شروع می کنیم، (ذکر نام)
لطفا در صورت تمایلتان برای به اشتراک گذاشتن اینفوگرافیک من در سایت خود به من اطلاع بدهید. من خوشحال خواهم شد که یک مقدمه منحصر به فرد برای اینفوگرافیکم بنویسم تا بتواند به خوبی در سایت شما جای بگیرد.
با احترام،
(ذکر نامتان)
و این همان ایمیلی هست که پرین به افرادی فرستاد که از اینفوگرافیک او خوششان آمده بود:
و از آنجایی که زندگی را برایشان آسان تر می کنید نرخ پاسخ دهی به شما خیلی بهتر از نرخ پاسخ دهی به ایمیل های جبری آزاردهنده خواهد بود:
وقتی کسی می گوید «حتما، یک مقدمه برایم بفرستید» در این صورت یک مقدمه خوب با کیفیت بالا در حد ۲۰۰ الی ۲۵۰ کلمه برایشان بفرستید.
اووووه. تقریبا فراموش کردم بگویم که اینجا یک متن آماده هست که برای ارسال مقدمه خود می توانید از آن استفاده کنید:
من تنها اشاره ه ای پایانی در مورد مقدمه شما کرده ام که پیوست شده است.
لطفا اگر چیز دیگری خواستید به من اطلاع دهید.
ممنونم!
(ذکر نام)
و این ایمیلی است که پرین برای فرستادن مقدمه منحصر به فردش به افراد علاقه مند از آن استفاده کرد:
مرحله ۵: یک لینک به مقدمه خودتان اضافه کنید
این مهم است:
مقدمه منحصر به فرد نه تنها باعث می شود که اشتراک گذاری اینفوگرافیک شما آسان تر انجام شود بلکه همچنین قدرت بیشتری به لینک شما می بخشد.
چگونه؟
بر خلاف اکثر بک لینک های اینفوگرافیک که به طور خودکار وقتی شخصی اینفوگرافیک شما را با استفاده از یک کد گنجانده شده مثل تصویر پایین به اشتراک می گذارد ظاهر می شوند…
لینک های گستوگرافیک در احاطه محتوایی منحصر به فرد در مقدمه قرار می گیرند.
لینک هایی که در مقدمه قرار می گیرند باعث تسریع ترافیک ارجاع شده به شما شده و برای سئویتان هم بهتر است.
در مجموع کمپین گستوگرافیک های پرین ۸ نقطه عطف مرتبط با فروش به وسیله بک لینک های کلاه سفید (بک لینک های مجاز) ایجاد کرد.
(۵ مورد از گستوگرافیک ها ناشی شد. ۳ تای دیگر نتیجه جای گیری طبیعی بود که بعد از پخش و انتشار اینفوگرافیک او در سراسر وب رخ داد). در مجموع می شود گفت به ازای هر لینک ۲۵ دلار هزینه شد که بد هم نیست.